786
خانم فرحناز مظفری، کارآفرین موفق استان گلستان، در سال ۱۳۵۳ در روستای گميشان از استان گلستان متولد شد. خانم فرحناز مظفری که اکنون ۳۱ سال دارد، مديرعامل شرکت نخ و طناب مظفری و نيز مؤسس و عضو هيأت مديره اتحاديه غير دولتی زنان توانمند استان گلستان میباشد. وی در سال ۱۳۸۰ در جشنواره سراسری عذرا به عنوان زن نخبه کشور و در سال ۱۳۸۱ به عنوان زن توانمند استان و همچنين دبير نمونه انتخاب گرديد. خانم فرحناز مظفری از شرکتکنندگان در طرح ملی ترويج كارآفريني و توانافزائي زنان كارآفرين بودهاند که در سال ۱۳۸۲ توسط خانه پژوهش نوانديش و با حمايت دفتر امور بانوان وزارت کشور اجرا شد.
اين بانو صنعتگر نمونه سال 1384 نيز برگزيده شده است. خانم فرحناز مظفری براي احداث كارخانه و گرفتن مجوز همان سختيها و مشكلاتي را كه براي مردان وجود دارد پشتسر گذاشته است، اما مشكل اصلي او اين دوندگيها و كارهاي اجرايي نبود، چون همه آنها با تلاش و كوششها حل شد.
خانم فرحناز مظفری چندين بار به عنوان زن كارآفرين برتر استان انتخاب شده است، وي بر اين باور است كه زنان بايد بدانند فعاليت اقتصادي اصلا ترسناك نيست و اگر مديرهاي خوبي باشند، بر همه مشكلات فائق ميآيند، هرچند مشكلات هم در اين راه كم نيست.
خانم فرحناز مظفری و ایده کارآفرینی
خانم فرحناز مظفری می گوید: “در خانواده ما، توليد طناب سابقه کهن دارد، جد بزرگ من تاجر طناب بوده و در کار صادرات و واردات آن به شوروی سابق از طريق آستارا فعال بودهاست. او عقيده داشت فرزندانش از طريق صنعت پيشرفت خواهند کرد نه کشاورزی و دامپروری، عموی من نيز به فعاليت در زمينه نخ و طناب مشغول بودهاست. من نيز با توجه به سابقه خانوادگی به پدرم پيشنهاد نمودم که سرمايهای برای تاسيس کارخانه توليد طنابهاب صنعتی در اختيارم قراردهد و اين ايده با استقبال پدرم روبهرو شد.”
خانم فرحناز مظفری و حضور در جامعه سنتی
مساله يا مشكل اصلي او باورهاي فرهنگي و باورهايي بود كه حضور زنان را در عرصه اجتماع نميپذيرفت. باورهايي كه به عقيده خانم فرحناز مظفری در نهايت حس خطرپذيري اقتصادي زنان را تضعيف ميكند و به آنان ميقبولاند كه در عرصه اقتصادي نميتوانند مديران موفقي باشند، خانم فرحناز مظفری اين باور را در منطقهاش تغيير داد و به عنوان اولين زن صنعتگر و كارآفرين موفق استان با وجود مشكلات ميدان را خالي نكرد.
خانم فرحناز مظفری می گوید: “از آنجا که محيط کار ما بسيار سنتی بوده و آداب و رسوم سنتی داشت، در ابتدای امر اطرافيان، پدر مرا نکوهش میکردند که چرا سرمايه خود را در اختيار دختر خودش قرار داده است. مشکلات ديگری هم بود. اما من از برخورد با مشکلات هراسی ندارم و معتقدم اگر کاری راحت بهدست بيايد، راحت هم از دست خواهد رفت.”
خانم فرحناز مظفری زماني را به ياد ميآورد كه براي اولين بار در شهر گميشان رانندگي كرد. خانم فرحناز مظفری می گوید: ” باور كنيد بلوايي به راه افتاد. من مجبور بودم هر روز براي رفتن به كارخانه 25 كيلومتر را بپيمايم و اين امر بدون خودرو غيرممكن بود. دوستان و نزديكانم بارها به من گفتند كه اين كار را نكن و از خير رانندگي و كارخانهداري بگذر؛ اما من بيتوجه به همه اين حرفها، هر روز براي رفتن به كارخانه با ماشين خودم راهي ميشدم. حالا نصف زنان شهر گواهينامه گرفتهاند و براحتي با ماشين در شهر رفت و آمد ميكنند. اقتدار سبب ميشود تا زنان ترس و دلهره را فراموش كنند. وي معتقد است كه هر حركتي حتي لحن سخن گفتن، در مديريت تاثيرگذار است. گاهي با كساني كه تلفني صحبت ميكردم و مرا نميشناختند نميتوانستند باور كنند من زني جوانم و جديتم مرا به زنان مسن شبيه ميكرد.”
خانم فرحناز مظفری مهمترين مشكل زنان شهر گميشان و بندر تركمن را حضور كمرنگشان در اجتماع ميداند، خانم فرحناز مظفری می گوید: “هميشه در شهرم به زناني كه بخواهند در اجتماع حضور يابند و همپايه مردان فعاليت اجتماعي- اقتصادي داشته باشند با ديده تحقير مينگرند و جامعه حضور آنها را بسختي ميپذيرد.”
خانم فرحناز مظفری و سرمایه شروع کار
خانم فرحناز مظفری می گوید: “علاوه بر آن سرمايه ای که پدرم در اختیارم قرار داده بود، با استفاده از تبصره ۳ توانستم مبلغ ۴۳ ميليون تومان هم وام بگيرم و کار را آغازکنم.”
خانم فرحناز مظفری در ادامه می گوید: “منابع مالي ما 90% را تسهيلات بانكي تشكيل ميداد كه 70% اين تسهيلات از محل تبصرهي 3 با سود 17% بود و 20% آن از سلف صنعتي تامين شده بود كه مدت بازپرداخت سلفها 7 ماهه و تبصره3، 6 سال بود.
خانم فرحناز مظفری و تحصیلات
خانم فرحناز مظفری می گوید: “دوره چهار ساله دبيرستان را در تربيت معلم گذراندم و بعد از اتمام آن در سال ۱۳۷۴ در رشته جامعهشناسی پذيرفتهشده و وارد دانشگاه شدم. بهعلاوه دورههای کار با کامپيوتر را گذراندهام که در مديريت شرکت بسيار کمکم کرد. بهطور کلی تحصيلات در حرفه ما بر دو محور علم و تجربه تأثيرگذار است. ولی من معمولا برای انتخاب کارمندان از افراد بومی و غير آشنا استفاده میکنم.”
خانم فرحناز مظفری و شروع به کار
خانم فرحناز مظفری می گوید: “همزمان با تحصيل، تدريس نيز میکردم تا سرانجام در ۱۲ تيرماه ۱۳۷۷ با خاتمه يافتن امتحانات دانشکده، موفق به اخذ جواز تأسيس کارگاه خود در شهرک صنعتی شدم. در خرداد سال ۱۳۷۸ با رسيدن ماشين آلات مورد نياز کارگاه راهاندازی شد و محصولات از همان زمان وارد بازار شدند.”
خانم فرحناز مظفری در ادامه می گوید: “شروع فعاليت كارآفريني ام در تيرماه 1377 در ناحيه صنعتي بنادر شهرستان بندر تركمن در زميني به وسعت 2100 مترمربع بود كه با تاسيس سالني به مساحت 600 مترمربع و در ادامه با افزايش سالن ديگري به مساحت 200 مترمربع بوده و ابتداي راهاندازي خط توليد داراي ماشينالات به شرح زير بود يك خط توليد انواع نخ شامل نخهاي كادويي، سركيسهدوزي، كاهبندي و نخهاي طناب و سه ماشين نختاب بيلر، كه در ارديبهشت سال 1387 توليد آزمايشي را شروع كرديم و توانستيم با همان توليدات آزمايشي با دادن ضمانت يا گارانتي مصرف و همراه با خدمات پس از فروش وارد بازار شديم و خوشبختانه با استقبال مصرفكنندگان روبهرو شديم و در همان سال با ارايه طرح تكميلي به سازمان صنايع روستايي ميزان توليد را گسترش داديم به اين ترتيب كه خط توليد و همچنين ماشينآلات تابنده نخ را دوبرابر كرديم و سپس طرح توسعه طناب را پياده كرديم و قسمت پاياني طرح توليدي يعني طناب را عملي ساختيم.”
خانم فرحناز مظفری و محصولات اصلی
خانم فرحناز مظفری می گوید: “مواد اوليه مورد نياز خط توليد پلياتيلن سبك 0035، پليپروپيلن، مواد مستريج، مواد UV ميباشد كه اين مواد با تركيبات در مقياسهاي مختلف نخهاي مختلفي را بدست ميآيد. انواع نخهای صنعتی، کاهبندی، طناب و نخهای صيادی را در حال حاضر تولید می کنیم.”
كارخانه خانم فرحناز مظفری 20 كارگر دارد و سالانه حدود 1200 تُن نخ كادويي و شيشهدوزي و …. توليد ميكند. خانم فرحناز مظفری می گوید: “با توجه به نيازهاي منطقه و شرايط اقليمي استان گلستان- بويژه مجاورت آن با دريا، دريافتم كه توليد نخ و طناب در شهرم توجيه اقتصادي دارد، به ويژه اينكه در استان با كمبود اين كالا روبرو بوديم و واردات اين كالا از ديگر استانها نيز نيازهاي استان را تأمين نميكرد.”
خانم فرحناز مظفری و مشکلات کار
خانم فرحناز مظفری می گوید: “من بازاريابی را ابتدا از مزارع شروع کردم بهطوری که مستقيما با مشتریها ارتباط برقرار کردم، و از آنها خواستم در صورت تمايل به جنس به کارخانه مراجعه نکنند بلکه از بازار پيگيری کنند، اين کار سبب شد که عمده فروشها به سراغ ما بيايند. در حال حاضر بازار کار ما داخلی و شامل استانهای خراسان، سمنان، گلستان، گيلان، مازندران، قزوين و تهران میباشد ولی سعی ما همواره اين است که به بازار تهران وابسته نباشيم.
خانم فرحناز مظفری در ادامه می گوید: “هدف اصلی تجارت من، حضور در بازارهای جهانی است. البته در حال حاضر صادرات كالا نداريم ولي فروش خارجي داشتيم و البته رايزنيهاي با كشورهاي حوزهي خليج فارس شده، كارخانه در سه شيفت فعاليت دارد در هرشيفت 5 كارگر و 5 نفر كارمند اداري مشغول به كار هستند.”
خانم فرحناز مظفری و ثروت آفرینی
خانم فرحناز مظفری می گوید: “اگر انگيزهي اصلي كارآفريني خودم را مطرح كنم، ثروت آفرینی و توليد ثروت بوده است. چرا كه بنده به جهت فرهنگي بودنم استقلال مالي شخصي داشتم و هدفي بالاتر از تامين شخصي بوده است. به نظر بنده تنها به دليل عشق و علاقه به كارآفريني و توليد و صنعت و يا مديريت بدون فکر کردن به ثروت آفرینی و توليد ثروت معنايي ندارد و عقل اقتصادي نيز نميپذيرد و هر فعاليتي كه توجيحي اقتصادي نداشته باشد نه فقط به خود فرد بلكه به جامعه ضرر خواهد رساند. در خاتمه براي همهي كارآفرينان محترم و نيز افرادي كه ايدههاي كارآفريني را در سر ميپرورانند آرزوي موفقيت در کسب و کارشان دارم و اميدوارم تا دست در دست هم دهيم به مهر، ميهن خويش را كنيم آباد.”
منبع:
گروه آموزشی الهی
https://mortezaelahi.com/